محمد پروازی: معاویه حکومت را ایدئولوژیک کرد/ اختلاف امام علی (ع) و معاویه بر سر عدالت و امنیت بود/ معاویه ترس را عامل پایداری حکومت کرد/ او با کوچک کردن بزرگان آنها را تحقیر میکرد/ با منتسب کردن مردم به جهل، خود را وارد تشریع و قانونگذاری شرعی مینمود
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۳۵۷۵۹
به گزارش جماران؛ گزیده سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین محمد پروازی در نهمین جلسه هیئت محبین حسین علیه السلام در روز هفتم ماه صفر ۱۴۴۵ گفت:
شش نگاه درباره امام حسین علیه السلام مطرح است:
نگاه اول میگوید امام حسین برای گریه است و قتیل العبرات است.
نگاه دوم این است که امام برای شهادت قیام کرد که این نگاه را مرحوم شریعتی قبل از انقلاب نمایندگی میکرد و میگفت اگر نمیتوانید خوب زندگی کنید خوب بمیرید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نگاه سوم، نگاه حکومت بود که امام برای حکومت قیام کرد. این نگاه را به لحاظ نظری مرحوم صالح آبادی در ایران نمایندگی میکرد. اخوان المسلمین و سید قطب در اینجا تعریف میشوند.
نگاه چهارم نگاه اصلاح امت است که کاری به اصلاح دین و حکومت ندارد.
نگاه پنجم امر و نهی و نگاه حماسه که شهید مطهری آن را نمایندگی میکرد.
نگاه ششم این است که امام حسین نخواست مهر تایید به دین نوین اموی بزند.
هر یک از قائلان، دلیل خود را بر روی یکی از فرمایشات حضرت نهاده اند. حضرت درباره همه این موارد نکاتی فرموده اما فراگیر نیست. هر یک از این موارد را به فراخور جمعها و گروههایی که با آنها مواجه شده فرموده است. مثلاً در خطاب به زاهدمآبان فرموده برای گریه آمدهام و ... . پنج دیدگاه اول هدف غایی نیست اما مورد ششم هدف غایی است. از این موارد نیز مورد ششم مد نظر ماست.
معاویه با استفاده از هوش، سیاست، فهمش در عرصه اجتماعی، تا جایی به پیش رفت که توانست صلح را به لطایف الحیل عاطفی و اعتقادی به امام علی و امام حسن تحمیل کند. او در تیزهوشی خودش یک دین جدید را طراحی کرد. به این شکل که اصول آورده شده نبوی را که مورد قبول همه بود اخذ نمود و برای آنها متونی تدوین کرد او برای این کار صحابه را به خدمت گرفت. و آنها را به شام برد و مدینه را از وجود ایشان تخلیه کرد. در شام شروع به دینسازی نمود تا بعد از شهادت امام علی با کنار زدن امام حسن وارد عرصه حکومت جهانی بر مسلمین شد.
اما یزید آنقدر فرد قدرتمندی نبود که امام حسین بخواهد با او در بیفتد. آنقدری حتی سابقه نداشت که بشود آنها را در عدم لیاقتش پررنگ کرد. مرتبه یزید حتی در این حد نبود که امام حسین بخواهد با او حرف بزند. یزید در واقع مهر تایید معاویه بود و مقابله با یزید مقابله با معاویه محسوب میشد.
بر اثر سیاست خویشاوندگرایانه خلیفه سوم اختلافاتی در جامعه مدینه شکل گرفت و سبب شد مردم طبقه متوسط از مدینه به کوفه مهاجرت کنند. بنابراین مدینه خالی از طبقه متوسط شد. زمانی که امام علی به خلافت رسید و دید مدینه خالی شده و کوفه قدرتمند است کمتر از ۶ ماه اول حکومت، پایتخت خلافت را از مدینه به کوفه منتقل ساخت. اما معاویه در دراز مدت کوفه را هم از امام علی گرفت.
اما کارهایی که معاویه مرتکب شد:
تبدیل خلافت به سلطنت
سلطنت را الهی جلوه داد و به خدا مرتبط ساخت
بیت المال را با ترفند اینکه خودش نماینده خداست از آن خود کرد
تبدیل حکومت قراردادی به حکومت ایمانی (حکومت را ایدئولوژیک کرد)
مصونیت حقوقی برای حاکم
تفرقه افکنی در میان خبرگان برای کنترل بیشتر
دشمن تراشی برای شرایط اضطراری در مرزها
بحث امنیت. امام علی به عنوان خلیفه مسلمین با یکی از استانداران خود به نام معاویه اختلاف پیدا کرد. اختلاف آنها بر سر عدالت و امنیت بود. امام علی تمام تلاشش را برای عدالت به کار میبرد و معاویه تمام تلاشش را برای امنیت به کار میبرد. امام میفرمود اگر عدالت خدشهدار شود امنیت فرو میریزد. با آمدن عدالت امنیت تولید میشود. معاویه میگفت اگر مدینه امنیت داشت خلیفه کشته نمیشد. البته او متوجه بود که حرفش خطاست اما این حرف را متناسب با اهدافش میزد. این اختلاف تا زمان شهادت حضرت ادامه داشت.
در آن زمان پایههای پیدایش دو معرفت دینی ایجاد شد. یکی را امام علی نمایندگی میکرد و دیگری را معاویه. خلیفه دوم سهم خواهی و سهم دادن را رواج داد. خلیفه سوم خویشاوندگرایی را. اما معاویه به جای سهم دهی و خویشاوندگرایی، به تشکیل گروههای متمایز اعتقادی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با توزیع وسیع رانت در خارج از خویشاوندان اقدام کرد.
معاویه هزینه هنگفتی صرف صحابه کرد. او ملاک تمایز افراد را چهار شرط معرفی کرد که بر اساس آن افراد برتری مییافتند. در شرط آخر طبیعتاً خاندان اهل بیت جایی نداشتند. نزدیکی به پیامبر، به اضافه سبقت در ایمان، به اضافه سابقه مبارزاتی و ایثارگری ضربدر نگاه مثبت به حکومت، این فرمول را تشکیل میداد.
برای تثبیت این نگاه، امنیت مهمتر از عدالت بود. عدالت علوی، در مقابل امنیت اموی، نتیجهاش در حکومت اسلامی به اینجا رسید که امنیت صدرنشین شد و عدالت به زمین خورد.
تقدیرگرایی منفی در اعتقادات. معاویه وارد عقیده مردم شد. تقدیر گرایی یعنی همه چیز از قبل مقدر شده و عملیاتی میشود. پس دعا، صدقه، خوبی، مبارزه و ... کارساز نیست. هر فضیلت، رذیلت، غنا، فقر، حکومت خوب، حکومت بد همگی در حوزه مشیت الهی تعریف می شود. معاویه توانست این قضیه را از یک امر اعتقادی به یک امر اجتماعی نیز تبدیل کند.
به این ترتیب روحیه بی تفاوتی رایج و جلوی هر اعتراضی گرفته شد. هر نوع بیعدالتی، قتل و جنایت در قلمرو مشیت الهی تعریف گشت. او به لحاظ نظری تقدیرگرایی منفی را رواج داد و به لحاظ عملی به ارعاب و تهدید با تمسک به مشیت پرداخت و به فقه متوسل شد.
تحقق این نگاه با تیزهوشی معاویه، عدم کتابت فرمایشات معصومین توسط خودشان و اجیر شدن صحابه و جعل حدیث بوده است. در یکی از این احادیث جعلی آمده قلب پادشاهان دست خداست، اگر جامعهای عصیان کند، خدا به آنها پادشاه بد میدهد. پس هرجا پادشاه خوب بود یعنی شما خدا رو خوب اطاعت کردهاید هرجا پادشاه بد بود یعنی شما عصیان کردهاید. هر دوی اینها مشیت الهی است. پس درباره پادشاه بد نگویید. به جای آن، به سوی خدا توبه کنید تا خدا قلب پادشاه را به شما مهربان کند. اما اگر توبه نکردید حاکم حکم فقهی خواهد داد. بنابراین امر به معروف و نهی از منکر شدن را از حاکم خارج و معطوف به مردم میکند.
***
معاویه ترس را عامل پایداری حکومت کرد او با کوچک کردن بزرگان آنها را تحقیر میکرد با منتسب کردن مردم به جهل، خود را وارد تشریع و قانونگذاری شرعی مینمود
گزیده سخنرانی استاد پروازی در دهمین جلسه هیات محبین حسین علیه السلام در روز هشتم ماه صفر ۱۴۴۵ در پی می آید:
معاویه ۳۵ کار کلیدی انجام داد که به موجب آن دین تغییر کرد. تعدادی از آنها را دیروز عرض کردیم امروز به باقی آنها میپردازیم.
اتفاق بعدی مورد تمسک قرار دادن یک حدیث قطعی نبوی توسط معاویه بود که از دل آن، معاویه استفاده خودش را برای رسیدن به یک نقطه بسیار خطرناک انجام داد. پیامبر فرموده بود هر کس با زبان اقرار به شهادت کند مسلمان شده است. معاویه از این فرمایش حضرت، تفکیک بین عمل و ایمان را تولید کرد. اندیشه حواله را با این حدیث تئوریزه کرد. هفده حدیث قدرتمند هم در این زمینه ساخته شد که همه آنها را معاویه ساخته است.
او این اندیشه را به حکومت تعمیم داد. مبنی بر اینکه حاکم میتواند خطا کند. اگر خطا کرد نمیتوانید بگویید او دچار بیایمانی شده. ایمان حاکم با عمل حاکم متفاوت است. اندیشه حواله دادن یعنی اینکه هر کسی که عملی را مرتکب شود چون نمی توانیم اثبات کنیم ایمان او درست است یا نیست؛ پس بیایمانی یا ایمان او را به قیامت حواله میدهیم. پس پاسخگویی به این عمل مربوط به روز قیامت است.
تحقیر و تجهیل مردم. او با کوچک کردن بزرگان آنها را تحقیر میکرد و با منتسب کردن مردم به جهل، خود را وارد تشریع و قانونگذاری شرعی مینمود.
تطمیع. او سعی میکرد افرادی را تطمیع کند. از جمله اینکه صحابه را تطمیع کرد.
معاویه به لحاظ اخلاقی، ترس را عامل پایداری حکومت کرد. به لحاظ سیاسی، استبداد را در مقابل آزادی قرار داد. به لحاظ اعتقادی، تقدیرگرایی را تبدیل به مشیت الهی کرد و مشیت الهی را به بیاختیاری مردم در تصمیمات حکومتی بدل کرد. به لحاظ اجتماعی، وحدت یعنی عامل الجامعه را در تایید حکومت قرار داد. هیچ کسی صاحب رای نبود. به لحاظ حکومتی اطاعت از حاکم را ضروری کرد. انتقاد را نقض بیعت دانست و نقض بیعت را مساوی با اعدام ساخت.
معاویه چند اقدام انجام داد تا توانست به اینجا برسد:
زمان خلیفه اول سکوت کرد
زمان خلیفه دوم نفوذ کرد
زمان خلیفه سوم سلطه بر شام پیدا کرد
بعد از امام علی بر جهان اسلام سیطره یافت
دینسازی را برای جاودانگی آغاز نمود.
آن شش نظریه که دیروز مطرح کردیم همهشان درست است. اما پنج تای آنها هدف غایی نیستند. امام حسین سلام الله علیه در مواجهه با نخبگان جامعه صحبتهایی دارند که اشاره به هدف غایی ایشان دارد. در مکه در موسم حج و میان سران اندیشمندان دینی، حضرت خطبهای دارد و میفرماید خدایا تو میدانی من برای قدرت و حکومت این حرفها را نمیزنم. و نگاهم نگاه ثروت و قدرت نیست. نشانههای هدایت تو را این حکومت به هم ریخته. من برای نشان دادن اینکه این شهر نبوی نیست قیام میکنم و برای اصلاح امت. سنت پیامبر حکومت قراردادی است.
منبع: کانال تلگرام هیئت وخیریه محبین
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر راهپیمایی اربعین انتخابات خبرگان رهبری امام حسین محمد پروازی انتخابات مجلس لیگ برتر راهپیمایی اربعین انتخابات خبرگان رهبری امام حسین مشیت الهی امام علی هدف غایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۳۵۷۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده برخوردهای تند با پدیده بدحجابی
محمود علیزادهطباطبایی، عضو شورای مرکزی و معاون حقوقی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در روزنامه سازندگی نوشت: نیروی انتظامی برای مقابله با مساله بدحجابی، طرحی را به نام طرح نور به اجرا درآورد. در راستای این طرح در همه معابر و اماکن عمومی، واحدهای پلیس مستقر شدند و با کسانی که به تشخیص پلیس حجاب شرعی را رعایت نمیکردند به عنوان برخورد با جرایم مشهود، اقدام به بازداشت و اعزام به مراکز پلیس کردند.
سخن پلیس این بود که اقدامش «رعایت قانون» و مطالبه مردم متدین است. سردار احمدرضا رادان، فرمانده فراجا نیز در سال گذشته از برخورد با کشف حجاب در معابر عمومی، خودرو و اماکن خبر داده بود. وی از استفاده از فنآوری و تجهیزات پیشرفته برای شناسایی فرد خاطی در حوزه معابر عمومی خبر داده و گفته بود که ابتدا به فرد خاطر تذکر داده خواهد شد و بعد از آن فرد با مدارک به حوزه قضایی معرفی شده تا به پروندهاش رسیدگی شود.
فعلاً مبنای قانونی برخورد با عدم رعایت حجاب شرعی، تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی است که مجازات عدم رعایت حجاب شرعی، جزای نقدی است. حکومت باید در مقابل پدیدههای اجتماعی، برخورد ایجابی را بر برخورد سلبی ترجیح دهد و در مورد رعایت حجاب شرعی در طول ۴۵ سال گذشته در زمینه تعلیم، تبلیغ، ترویج، تشویق، تادیب و نصیحت که جنبه اثباتی و ایجابی دارند، اقدام برنامهریزی شده و مطالعه شدهای انجام نپذیرفته است.
مسائل اجتماعی مانند مسائل فنی و اقتصادی باید مورد مطالعه قرار گیرند و راهحل اجتماعی برای آنها پیدا شود. برخورد خشونتآمیز با موضوع عدم رعایت حجاب شرعی درحال حاضر مبنای قانونی ندارد و موجب میشود که فضای جامعه تند شود. این ادعا که مطالبه مردم متدین، برخورد با پدیده عدم رعایت حجاب شرعی است، موجب میشود جامعه را به دو قشر اقلیت «مردم متدین» و اکثریت «غیرمتدین» تقیسم کنیم و به جای ایجاد فضای مهربانی و سرشار از مهر و محبت و حسنظن و خوشبینی، فضایی انباشته از کینه و دشمنی در جامعه ایجاد شود.
به دنبال برخوردهای اخیر با پدیده کشف حجاب، عضو دفتر رهبری نوشت: «رهبر انقلاب گفتهاند، کشف حجاب هم حرام شرعی است و هم حرام سیاسی است، منتها دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده است، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم. کارهای بیقاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. به تازگی برخی از مسئولان به دلیل کارهای بیقاعده تذکر دریافت کردند».
همان طور که رهبری اشاره کردند، مقابله با پدیده بیحجابی نیاز به کار برنامهریزی شده دارد. این برخوردهای غیرمنطقی در طول ۴۵ سال گذشته تکرار شده و نتیجهای هم نداشته است.
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در خاطرات هفتم شهریور سال ۶۳ خود میفرماید: «امروز مسافران هواپیمای ربوده شده را برای زیارت کربلا بردهاند. فیلمی که از سیمای عراق پخش شد خیلی از زنان مسافر را بیحجاب نشان داده است». ۱۳ شهریور پس از یک هفته چالش و پیگیری عراق حاضر نشد هواپیما را پس بدهد، اما مسافران و خدمه پرواز با یک پرواز هلندی وارد تهران شدند.
این بازگشتها میتواند صحنه یک استقبال ملی باشد، اما در فرودگاه اتفاق عجیبی افتاد. حدود ۳۰ نفر از مسافرها را دادستانی انقلاب برای تحقیق از فرودگاه به زندان اوین بردند. به نظر میرسد، دادستانی انقلاب کار خوبی نکرده. تذکر دادم که آزادشان کنند. حدود یک ماه قبل از این اتفاق، دادستانی عمومی تهران، بیانیه تندی داده بود که متولیان ادارات، اماکن عمومی، تالارها و هتلها باید بانوانی را که رعایت حجاب صحیح را نمیکنند، راه ندهند وگرنه مورد تعقیب قرار میگیرند.
همین ایام چند روزی در تهران شاهد تظاهرات علیه بدحجابی بودیم که گاهی با خشونتهای عجیبی همراه میشد. ناطقنوری، وزیر کشور با انتقاد از بدحجابی از کارهای انجام گرفته هم انتقاد کرد و گفت آیا شما انقلابی هستید؟ قطعاً حزباللهی مشت به چشم بیحجاب نمیزند، تیغ نمیکشد و نسبت زنا به کسی نمیدهد.»
مرحوم هاشمی همچنین روایتی از جلسه سران قوا با حضور امام داده که شب مهمان احمدآقا بودیم. آقایان ولایتی، اردبیلی، خامنهای و میرحسین موسوی هم بودند. امام هم شرکت کردند، درباره تظاهرات حزباللهیها علیه بیحجابی بحث شد.
ملاحظه میکنیم این مشکل از اول انقلاب بوده و متاسفانه برای این پدیده اجتماعی، تحقیق و مطالعه علمی صورت نگرفته و قانونی هم که اخیراً در مجلس تصویب شده و بین مجلس و شورای نگهبان در رفتوآمد است نه تنها نمیتواند مشکل را حل کند که مسائل اجتماعی را گستردهتر مینماید و اگر با تدبیر با آن برخورد نشود، نگرانی از تکرار حوادث سال ۱۴۰۱ وجود خواهد داشت.
به نظر میرسد اینگونه برخوردهای تند با پدیده بدحجابی برنامهریزی شده از طرف دشمنان این ملت باشد. برعکس سیاستهای رهبری که توصیه به برنامهریزی برای حل موضوع داشتند.
رویکرد اصلی باید در ارتباط با عدم رعایت حجاب شرعی اصلاح و بازپروری بزهکاران باشد، اما متاسفانه به نظر میرسد، سیاست جنایی به سمت نگرش امنیتمداری تغییر کرده و امنیت اخلاقی به یکی از چالشهای اصلی تغییر یافته است و تعیین ضمانت اجرایی قانونی و تحمیل آن بر بزهکاران این عرصه تغییر یافته و مبتنی بر سیاست جنایی امنیتگرایانه است.
به نوعی با فرض دشمن دانستن و عدم رعایت حجاب، حقوق کیفری دشمنمدار در این حوزه را حاکم کرده است که با سیاست جنایی امنیتگرا در حوزه جرائم اخلاقی، آسیبهای جدی به نظام اجتماعی کشور وارد میشود که منجر به افزایش هزینه با این جرائم میگردد. متاسفانه در فرهنگ حقوقی ما تعریف واحدی از رعایت حجاب وجود ندارد و قانونگذار، تعیین مصادیق را بر عهده شرع قرار داده است. رسالت حقوق کیفری جرمانگاری و گزینش واکنش اجتماعی مناسب در راستای پاسداری از ارزشهای جامعه انسانی است.
صفت مجرمانه دادن به برخی رفتارها میتواند در زمره مصادیق امنیتگرایی در حقوق کیفری مطرح شود؛ بنابراین زمانی که ارتکاب رفتاری برای امنیت روانی جامعه خطرناک تشخیص داده شود و نتوان با ابزارها و ضمانت اجرایی غیرکیفری به آنها پاسخ گفت، قانونگذار آن رفتار را جرم میانگارد.
در مورد جرایم اخلاقی به خصوص عدم رعایت حجاب شرعی، قانونگذار بین بیحجابی و بیعفتی و بیحیایی تفاوتی قائل نشده و این سیاست نوساندار برای مردم آزاردهنده است. در حوالی انتخابات به کسانی که عدم رعایت حجاب را به بیحیایی کشاندهاند، میدان میدهند. تصویر افراد بیحجاب را پای صندوق رای نشان میدهند و سلبریتیهایی که حتی حریم حیا را درنوردیدهاند از رسانههای عمومی مطرح میشوند، اما بعد از انتخابات دوباره تندرویها با برخوردهای غیرمنطقی استمرار مییابد.
به نظر میرسد، راهحل موضوع حجاب بر برخورد کیفری بنا شده و در طول ۴۵ سال حاکمیت نتوانسته حجاب را به صورت هنجار عمومی درآورد و بیحجابی را از طرف جامعه به عنوان ناهنجاری پذیرفته نشده است و حاکمیت نمیتواند با اکثریت بانوان که این هنجار را نپذیرفتهاند، برخورد کند.